وقتی دل بسوزد ، چه باک که جسم نسوزد!
ریاست محترم سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای مهندس ضرغامی
سلام علیکم:
احتراماٌ باستحضار می رساند:
در تاریخ 18/2/86 نقد خود را در خصوص فیلم تخیلی اخراجی ها در روزنامه جمهوری اسلامی بعرض رسانده ام .
متاسفانه اخباری منتشر گردیده است که آن سازمان در نظر دارد فیلم تخیلی و سراسر اهانت آمیز اخراجی ها را در سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش کند ! از آنجایی که نویسنده و کارگردان محترم فیلم اخراجی ها مدعی است که در فیلمش سعی کرده است ارزشها را به بهترین نحو ممکن نمایش دهد ،بالاجبار لازم دانستم تا نکاتی را بعرض حضرتعالی برسانم:
1- حضور روحانیت در جبهه ها بدلیل شرایط آموزشی و رزمی ، با لباس متداول بسیجی ها (خاکی ) یکسان بود . و تنها عمامه بر سر می گذاشتند و همگام با سایر نیروها در تمامی آموزش ها و عملیات ها ی رزمی شرکت می کردند . و در اصل هیچ فرقی بین روحانی و غیر روحانی در تمامی عرصه های رزم وجود نداشت.
در حالی که در فیلم اخراجی ها ، تنها یک روحانی آن هم با عبا و قبا مشاهده می شود! نه در لباس رزم !
آیا این امر چه چیزی را به مخاطب القاء می نماید ؟!
بغیر از این است که روحانیت معظم که نقش محوری در تمامی عرصه های جنگ داشته اند ، تنها در پشت جبهه و نهایت خط دوم جنگ به ارشادات مولوی وار بسنده می کردند؟!
البته نادیده گرفتن این امر در لباس رزمی روحانیت ، ناشی از غفلت نویسنده و کارگردان محترم فیلم اخراجی ها بوده است . و مطمئن هستم ایشان نخواسته اند همگام با رسانه های معاند اینگونه القاء کنند که حضور روحانیت در جبهه ها تنها به مراسم مذهبی پشت خط خلاصه می شده است !
2- از ضعف علمی و مذهبی فیلم نامه در خصوص نقش لقمه حلال در زمینه سازی استحاله شخصیت های اصلی فیلم که بگذریم ، از این نکته نمی توان به سادگی گذشت که درست است خیلی ها به دلیل جبرزمان و مکان توفیق حضور در جبهه نصیبشان شد ، ولی خیلی از این افراد با شنیدن اولین صدای انفجار ، یا راهی شهرهای خود شدند و یا جایی در تدارکات و آشپزخانه برای خود دست و پا کردند ، و مابقی اگر در جبهه ماندند و در عملیات ها شرکت کردند ، تحت تأثیر فضای خاص معنوی جبهه استحاله شدند .
در حالی که در این فیلم کمترین توجه به نقش تأثیرات معنوی و فرهنگ ناب ایثار و از خودگذشتگی در روند بازسازی و خود سازی افراد شده است.
صحنه های توسل و توکل و خودسازی رزمندگان ما در جبهه ها ، در این فیلم کجاست ؟!
بگذریم که حتی در سکانسی این تحول نیز به سخره گرفته شده است ! ( به برخورد آقای حیایی با شخصیت کریم ( سوسکه ) توجه بفرمایید.
آیا از مجموع این صحنه ها ، مخاطب چه تصوری از رزمندگان ما در جبهه در ذهنش به تصویر کشیده می شود؟!
آیا این تصور در ذهن بینندگان فیلم اخراجی ها شکل نگرفته است :
آنان که ظاهر مذهبی دارند ، افرادی متظاهر هستند ! بر عکس امثال مجید سوزوکی و دارو دسته اش افرادی صادق ، شجاع و ...
3- در صحنه پایانی فیلم مجید سوزوکی فیلم اخراجی ها ، در حالی که آرپی جی زن ، پشت سر او قرار دارد ، با قمه به شکار تانک می رود !
این صحنه چه چیزی را در ذهن مخاطب القاء می کند ؟!
جناب آقای مهندس ضرغامی !
رزمندگان ما با شجاعت شهید شدند ، نه مثل شخصیت فیلم اخراجی ها با حماقت !
آیا این ظلم به شهدای والا مقام ما نمی باشد ؟!
رزمندگان ما نرفتند که کشته شوند ، و حتی نرفتند که بکشند ! بلکه رفتند تا به تکلیف خود عمل نمایند . کشته و کشته شدن فرع ماجراست .
حتی به آرزوی خود شهادت رسیدن نیز با واقع نگری و شجاعت بود ، نه به مانند مجید فیلم اخراجی ها با حماقت !
4- در آیات و احادیث بسیاری آمده است که هنگام جان دادن شهید ، دو ملک سر او را به زانو می گیرند و...
بزرگوارانی که شاهد جان دادن بسیاری از همرزمان شهیدشان بوده اند ، عرایض این حقیر را تأیید می نمایند که در هنگام جان به جانان تسلیم کردن ، شهدا ذکر می گفتند ، نه به مانند شخصیت فیلم اخراجی ها که در لحظه ی آخر نیز می خواهد دشنام دهد که جلوی دهان او را می گیرند ! ( آیا این جفا به شخصیت والای شهدا نیست ؟!)
از این ها گذشته ، فرمانده ی با تجربه که بالای سر مجید سوزوکی است ، به جای داد و فریاد برای سیگار گذاشتن گوشه ی لب مجید سوزوکی ، چرا شهادتین را به وی القاء نمی کند ؟!
مجید سوزوکی دهان خود را نجس می دانست ، فرمانده چرا شهادتین را برای او زمزمه نمی کند ؟!
5- صحنه ی میدان مین ، ظاهراٌ بزرگترین شاهکار نویسنده و کارگردان فیلم اخراجی ها بوده است !
در حالی که فرمانده در کنار میدان مین درخواست داوطلب برای رفتن روی مین می کند ، مجید سوزوکی قهرمانانه گیوه هایش را ور می کشد و درست مثل لات های دهه 50 ، پا به عرصه میدان می گذارد . و با هر قدمش دنیا و تمام علاقه های خود را پشت سر می گذارد و هر قدمش محکم تر از قدم قبلی برداشته می شود . زیرا تمام علاقه ها و عشق های دنیایی که دست و پای او را بسته است ، از سر بدر می کند و محکم تر قدم بعدی را بر می دارد.
این سکانس که در اصل شاهکار فیلم اخراجی ها می باشد ، آیا می دانید چه ذهنیتی را به مخاطب القاء می کند؟!
این سکانس فیلم اخراجی ها می گوید :
تمام سرداران ، فرماندهان ، و یادگاران باقی مانده از جنگ ، کسانی هستند که در هنگام خطر دیگران را به قربانگاه فرستادند و خود نظاره گر بودند ! دیگران را به کشتند دادند تا خود زنده بمانند !
در حالی که واقعیت چیزی بغیر از این دروغ چندش آور است !
واقعیت این است که در هنگام خطر و یا طبق فیلم اخراجی ها ، در هنگام روی مین رفتن ، اولین کسی که خود را فدا می کرد ، فرمانده بود.
ولی در فیلم اخراجی ها ، فرمانده دیگران را قربانی می کند تا خود سالم باقی بماند !
بعبارت دیگر فیلم اخراجی ها با هنرمندی کامل می گوید:
سرداران باقی مانده از جنگ دیگران را به کشتن دادند تا خود باقی بمانند!
این دروغ تاریخی در فیلم اخراجی ها آنقدر مشمئز کننده است که نمی توان هیچ توجیهی برای آن قایل شد.
ریاست محترم سازما ن صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران !
همانگونه که نویسنده و کارگردان فیلم در مصاحبه های بسیار ، از نقاط قوت فیلم خود و توجه به ارزشها به کررات داد سخن داده اند ، ولی متأسفانه ارزشهای مورد نظر کارگردان بصورت شعاری در دیالوگ ها آمده است ( یعنی پست ترین شکل طرح موضوع ) ، و ضد ارزشها بصورت کاملاٌ حرفه ای در صحنه ها نمایش داده شده است ! یعنی حرفه ای ترین روش ممکن صرف القاء ضد ارزشها و دروغ ها به نسل جنگ شده است !
یقین دارم که هنوز هم خود کارگردان محترم فیلم اخراجی ها ، نفهمیده است که چه خیانتی به واقعیت های جبهه های جنگ هشت ساله ما نموده است !
جان کلام !
نویسنده و کارگردان فیلم اخراجی ها ، با ساخت این فیلم ، دل خیلی از رزمندگان جبهه های هشت سال دفاع مقدس را سوزانده است .
پس به ما حق بدهید که اگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ،( که بودن این کشور و به طبع آن صدا و سیمایش مرهون جان فشانی دلاورمردان رزمنده در جبهه های جنگ تحمیلی می باشد)، بخواهد این فیلم سراسر دروغ و توهین و اهانت را در هر زمانی پخش کند ، ما نیز حق داشته باشیم که عکس العمل نشان دهیم.
ریاست محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، جناب آقای مهندس ضرغامی!
اگر خدای ناکرده این خبط صورت گیرد ، و بخواهید با پخش این فیلم سراسر دروغ و اهانت، به مقام شامخ شهدای والا مقام و رزمندگان غیور هشت سال جبهه های جنگ ، از تریبون رسمی کشور اهانت نمایید ، بنده حقیر در اعتراض به این هتک حرمت ، در مقابل مرقد مطهر شهدای والا مقام گمنام در مسجد بلال ، اقدام بایسته را بعمل خواهم آورد.
که وقتی دل بسوزد ، چه باک که جسم هم بسوزد!
با تقدیم احترامات شایسته
نویسنده ی مجموعه داستان های تخریبچی دوران
ابوالفضل درخشنده